چگونه بر کمال گرایی غلبه کنیم ؟!
-
چگونه بر کمال گرایی غلبه کنیم ؟!
کار را که کرد آن که تمام کرد !
جمله ای که قطعا هزاران بار شنیده ایم ، از همان دوران کودکی تا به امروز !
ضرب المثل معروفی که نشاندهنده ی کمال گرایی در فرهنگ مردم ایران است، همیشه همه چیز باید کامل و بی نقص باشد، کامل نبودن برابر با تمام نشده بودن است ! ولی آیا این باور، باور درستی است ؟
در این مقاله به این موضوع می پردازیم .
-
معنا و مفهوم کمال گرایی
کمال گرایی را می توان به شیوه های مختلفی مانند « نیاز به کامل بودن » یا « کامل به نظر رسیدن » یا حتی « باور رسیدن به کمال » تعریف کرد. معمولاً به عنوان یک ویژگی مثبت به جای یک نقص در نظر گرفته می شود. بر خلاف تصورات، کمال گرایی، صرفا به معنای تلاش برای بهترین بودن، یا به معنای موفقیت و رشد سالم نیست. بلکه کمال گرا، کسی است که تلاش می کند، بی عیب و نقص و همواره کامل باشد و این کار را اغلب از طریق تمرکز بر نقص ها، تلاش برای کنترل موقعیت ها، سخت کوشی بیش از اندازه، انتقاد مداوم از خود و یا دیگران، انجام می دهد.
به عقیده برنه براون (Brené Brown)، نویسنده و استاد محقق در دانشگاه هیوستون، برای بسیاری از مردم، کمال گرایی، یک سپر دفاعی روانی، برای محافظت در برابر سرزنش ها و قضاوت های دیگران و شرم ناشی از آن است.
کمال گرا بودن اغلب برای افراد، چالش برانگیز است. زیرا آن ها، همواره به دنبال بهترین ها و کامل ترین ها هستند و دستیابی به این امر، اغلب بسیار دشوار است. کمال گرایی همچنین، میتواند با تمرکز بیش از حد بر کنترل مشخص شود. بدین معنا که کمال گراها، به منظور اطمینان از بی عیب بودن همه چیز، اغلب تلاش می کنند تا موقعیت ها یا افراد را به شدت کنترل کنند و از این رو، می توانند بسیار ضربه زننده باشند.
استرس ناشی از کمال گرایی، می تواند منجر به افزایش سطح اضطراب شود و پیامدهایی مانند عزت نفس پایین، اختلالات خوردن (بی اشتهایی یا پرخوری عصبی)، اختلالات خواب و اختلالات روانی دیگر به همراه داشته باشد.
آن ها بی وقفه، برای اهداف و آرزوهای دست نیافتنی، تلاش می کنند و از آن جا که دستیابی به آن ها مشکل و گاهی غیر ممکن است، احتمالا دچار سرخوردگی و خود انتقادی شدید می شوند. آنها از آن رو که کمال گراها، ارزش خود را با میزان بهره وری و موفقیت می سنجند، اغلب از سایر زمینه های زندگی غافل می شوند. زیرا آن ها، تمرکزشان را بر موفقیت در مدرسه یا محل کار، قرار داده اند و نمی توانند از پس سایر نقش ها مثل خانه یا خانواده به خوبی بر بیایند. آن ها همیشه خود و حتی گاهی دیگران را برای رسیدن به اهداف غیرواقعی، تحت فشار قرار می دهند و به ناچار، دچار ناامیدی می شوند. زیرا هرگز نمی توانند انتظارات خود را برآورده کنند.
-
دلایل ایجاد کمال گرایی چیست؟
اعتقاد بر این است که ویژگیهای شخصیتی مانند کمالگرایی ناشی از ترکیبی از وراثت و محیط است. افراد میتوانند ویژگیهای کمالگرایانهی خاصی را به ارث ببرند و همچنین میتوانند آنها را بیاموزند. کمالگرایی ممکن است به روشهای مختلفی آموخته شود، مانند اینکه رفتارهای کمالگرایانهی دیگران مشاهده و الگوبرداری شود، یا اینکه در پاسخ به تعاملات و تجربیات خاص ظاهر شود. یکی از قویترین عوامل تعیینکننده کمالگرایی، سبک فرزندپروری است. کودکانی که دارای والدین یا مراقبانی انتقادگر، خشن یا سختگیر هستند، به احتمال زیاد ویژگیها و گرایشات کمالگرایانه را از خود بروز میدهند. گاهی اوقات این رفتارها نتیجهی شیوههای نادرست یا سهلانگارانهی فرزندپروری است و گاهی میتواند نتیجهی والدین دلسوزی باشد که انتظارات زیادی از فرزندشان داشتهاند. تجربیات آسیبزا در کودکان، غالبا باعث ایجاد باورهای منفی یا طرح وارههایی در آنها میشود. بهعنوان مثال، کودکان آزاردیده معمولا به جای نسبت دادن این آزار به والدین خود، فکر میکنند خودشان بد هستند یا دوست داشتنی نیستند. افرادی که سطوح بالای کمال گرایی را دارند، اغلب دارای طرحوارههای محرومیت هیجانی، رهاشدگی، بیاعتمادی، نقص و انزوای اجتماعی هستند.
این باورهای منفی بنیادین موجب تشدید ترس از شکست و طرد شدن میشود و کمالگرایی میتواند در قالب روشی برای مقابله با این باورها خود را نشان دهد. کودک میخواهد باور کند که اگر همه چیز را بینقص انجام دهد (یعنی هرگز رفتار اشتباهی نداشته باشد، کارهای بیشتری انجام دهد و غیره)، مورد محبت و پذیرش قرار خواهد گرفت. استفاده از کمالگرایی بهعنوان راهی برای مقابله با مشکلات، و راهی برای احساس ارزشمندی و حس تسلط بیشتر، معمولاً الگویی است که برای اولین بار در کودکی ایجاد شده و در بزرگسالی تکرار میشود.
-
انواع کمال گرایی چیست؟
حال که دانستیم کمال گرایی چیست و چه معنی و مفهومی دارد، وقت آن است با انواع کمال گرایی نیز آشنا شویم.
کمال گرایی میتواند به طرز مختلف پدید بیاید و بروز داده شود. برخی افراد تقریبا در تمام زمینههای زندگی خود گرایشهای کمالگرایانه از خود نشان میدهند، در حالی که این گرایشها در برخی دیگر ممکن است فقط به مدرسه یا محیط کار محدود شود.
برخی پژوهشها ۳ مورد مختلف از انواع کمال گرایی را معین کردهاند:
-
۱. کمالگرایی خودمحور (Self-Oriented)
کمالگرایی خودمحور که یکی از انواع کمال گرایی است، اشاره به فردی دارد که توقعات زیادی از خود دارد. این نوع کمال گرایی احتمالا به روشهای سالم بروز مییابد و معمولا در افراد بسیار موفق و خودانگیخته ظاهر میشود.
-
۲. کمالگرایی القاشده توسط جامعه (Socially Prescribed)
کمالگرایی القاشده توسط جامعه یکی دیگر از انواع کمال گرایی است و شامل انتظاراتی از سمت دیگران یا جامعه است که فرد آنها را درونی کرده باشد. این انتظارات میتواند از سمت والدین، دوستان، افراد مهم زندگی او، محیط کار یا بهطور کلی جامعه باشد و منجر به شک و تردید به خود، عدم اعتماد به نفس و اضطراب اجتماعی شود. این نوع از انواع کمال گرایی توسط جامعه ناشی از ترس از طرد شدن و انتقاد است و به احتمال زیاد از نظر ماهیت نابهنجار محسوب میشود.
-
۳. کمالگرایی دگرمحور (Other-Oriented)
کمال گرایی دگرمحور آخرین مورد از انواع کمال گرایی است. این نوع از انواع کمال گرایی شامل انتظارات بالای شخص از افراد دیگر است. کمالگرایان دگرمحور ممکن است بیش از حد خودانتقادی داشته باشند، خشن و پرتوقع باشند. این حالت میتواند منجر به خشم و دشمنی شود و شاید توانایی آنها برای ایجاد روابط صمیمی و قابلاعتماد با دیگران را نیز مختل کند.
کمال گرایی بیشتر در چه چیزهایی خود را نشان میدهد؟
بیشتر افراد فقط در جنبه های خاصی از زندگی خود دچارکمالگرایی هستند . به طور مثال فردی در زمینه ی شغلی گرفتار این موضوع شده و دیگری در رابطه با ظاهر خود و در باقی جنبه های زندگی رفتار نرمال داشته باشند .
افراد معمولا در ارتباط با زمینه های زیر دچار کمال گرایی میشوند :
۱. تصویر بدنی
این موضوع ارتباط نزدیکی با اختلالات خوردن مثل بولیمیا (پر اشتهایی عصبی) و آنورکسی (بیاشتهایی) دارد. کمال گرایی در افراد مبتلا به اختلال خوردن ؛ خود را به شکل اصراری خاص به حفظ یک وزن مشخص و شکل بدنی معین ، نشان میدهد . این افراد نگرشی منفی نسبت به بدن خود دارند ، خود را بیش از حد چاق و یا لاغر میدانند و برای رسیدن به وزن ایدهآل خود دست به عادات ناسالم و افراطی میزنند .
۲. موفقیتهای دانشگاهی
برخی از این افراد روی موفقیت های دانشگاهی تمرکز دارند و همیشه نگران نمرات و مدارک خود هستند ، هر موفقیتی بجز موفقیت کامل آن ها را آزرده خاطر میکند . یک کمال طلب افراطی بارها و بارها یک مقاله یا پروژه را بررسی میکند تا از نبود هیچ خطایی مطمئن شود و حتی ممکن است از افراد دیگر بخواهد که قبل از ارائه، کار آنها را بررسی کند.
۳. رضایت دیگران
افراد دچار کمال گرایی القا شده از طرف جامعه معمولاً نسبت به نیازها، ترجیحات و انتظارات دیگران بهشدت حساس هستند. این افراد ترس شدیدی از ناراحت کردن و ناامید کردن دیگران دارند. این امر ممکن است منجر به ایجاد و توسعه روابط ناسالم و هم وابستگی شود. بهصورتیکه فرد مراقبت از خود را نادیده میگیرد تا نیازها و خواستههای دیگران را برآورده کند.
۴. والدگری
برخی از والدینی که درگیر گرایشات کمالطلبانه هستند، ممکن است به طور ناخودآگاه کمال طلبی دگر محورشان را نسبت به فرزندان خود بروز دهند. آنها ممکن است فشار خیلی زیادی را به فرزندان خود وارد کنند تا در مدرسه، ورزش و دیگر جایگاهها برتر باشند.
این رفتار والدین باعث میشود که وقتی کودک اشتباه کوچکی میکند یا ۱۰۰ درصد تلاش خود را نمیکند، از او انتقاد کنند. ناامیدی و انتقاد والدین کمال گرا میتواند باعث ایجاد این تصور در فرزندان شود که والدینشان تنها در صورتی آنها را دوست دارند و آنها را میپذیرند که تمام انتظاراتشان را برآورده کنند.
۵. روتینها
کمال گرایی که همراه الگوهای روتین سختگیرانه باشد، میتواند به وسواس مانند وسواس فکری عملی OCD تبدیل شود. فرد کمال گرا ممکن است به یک روتین تشریفاتی و خیلی خاص متکی باشد که شامل انجام وظایف معین در زمانهای معین و به روشهای معینی باشد و احتمالا وقتی این روتین به هم میخورد ناراحت و مضطرب میشود.
برای مثال، ممکن است این افراد در محل کار وظایف اضافی را تقبل کنند، به این دلیل که نمیتوانند روی دیگران حساب کنند. همچنین ممکن است این افراد، ساعت خواب، برنامههای ورزشی یا برنامههای غذایی سفت و سختی داشته باشند و لازم بدانند به آن پایبند بمانند. این روتینهای سخت جداً میتواند زندگی شخص و اطرافیانش را مختل کند.
-
10 نشانه ی یک فرد کمال گرا
کمال گرایان بسیار شبیه افراد موفق هستند، اما با برخی تفاوت های کلیدی که این تفاوتها را به اشتراک میگذاریم و ده نشانه مشهود فردی کمالگرا را بیان میکنیم ـ نشانههایی که ممکن است بتوانید در خود یا افرادی که میشناسید، تشخیص دهید.
-
فکر کردن به همه یا هیچ چیز
کمال گراها هم مانند افراد موفق برای رسیدن به اهداف عالی تلاش و وقت بسیاری می گذارند. بدین صورت که فرد موفق می تواند با انجام دادن کاری عالی و دستیابی به موفقیت (یا چیزی نزدیک به آن) از نتیجه آن راضی باشد، حتی اگر اهدافش به طور کامل برآورده نشود، اما کمال گرا چیزی کمتر از کمال را نمی پذیرد. « تقریباً کامل » برای او به عنوان شکست تلقی می شود.
-
بسیار منتقد بودن
افراد کمال گرا اغلب از خودشان و حتی افراد موفق هم انتقاد می کنند. افراد موفق به دستاوردهای خود افتخار می کنند و تمایل دارند از دیگران حمایت کنند، اما کمال گرایان اغلب اشتباهات و عیب ها را هدف می گیرند . کمال گرا فقط به کاستی ها توجه می کنند و عموما موفقیت های خود را با ارزش نمیشمارند و چه بسا حتی خود را موفق هم نمیدانند . پس از « شکست »، آنها نسبت به خود و دیگران سختگیری و قضاوت بیشتری دارند.
-
تحت فشار بودن به واسطه ترس
افراد موفق معمولاً با تمایل به دستیابی به اهداف خود به سمت آنها کشیده می شوند. آنها همچنین از هر گامی که در مسیر درست بردارند راضی هستند. از سوی دیگر، کمال گرایان معمولاً با عاملی به نام ترس از دستیابی به چیزی کمتر از یک هدف کاملاً برآورده شده تحت فشار قرار می گیرند.
-
استانداردهای غیر واقعی داشتن
از دیگر نشانه های کمال گرا بودن، تعیین اهدافی است که ممکن است معقول نباشند. افراد بسیار موفق می توانند اهداف خود را در سطح بالاتری تعیین کنند و از دستیابی به آن لذت بیشتری ببرند، اما کمال گراها اغلب اهداف اولیه خود را دور از دسترس تعیین می کنند. از آنجایی که کمال گرا تمایل به داشتن استانداردهای غیر واقعی دارد، آنها اغلب موفقیت را رد میکنند؛ زیرا معتقدند که اعمالشان برای رسیدن به این سطح از موفقیت به قدر کافی خوب نبوده است.
-
تمرکز داشتن برروی نتایج
افراد بسیار موفق می توانند از روند تعقیب یک هدف بیشتر از رسیدن واقعی به هدف لذت ببرند. برعکس، کمال گرایان فقط هدف هایی را می بینند، نه چیز دیگر را آنها آنقدر نگران رسیدن به هدف و اجتناب از شکست هستند که نمی توانند از روند رشد و تلاش کارشان لذت ببرند.
-
افسردگی برای اهداف محقق نشده
کمال گراها اغلب کمتر از افراد موفق خوشحال هستند. در حالی که افراد بسیار موفق می توانند به راحتی از ناامیدی دست بکشند، اما کمال گرایان زمانی که انتظارات بالایشان برآورده نمی شود، خود را شکست خورده فرض می کنند و غرق در احساسات منفی شوند. زمانی که همه چیز آن طور که انتظار دارند پیش نمی رود، از تلاش دست می کشند. افراد دارای شخصیت کمال گرا، علاوه بر شادکامی کمتر، دارای سطوح بالاتری از اضطراب و سطوح پایین تری از سلامت روانی هستند.
-
ترس از شکست
این گروه نسبت به افراد موفق بیشتر از شکست می ترسند. از آنجا که آنها بیشتر تمرکزشان را برروی نتایج می گذارند و از چیزی کمتر از کمال ناامید می شوند، از دید آنان شکست به یک چشم انداز ترسناک تبدیل می شود. همین طرز تفکر، شروع کاری جدید را برایشان دشوار می کند.
-
اهمال کاری
ممکن است به تعویق انداختن امور از سوی کمال گرایان امری متناقض باشد، زیرا این ویژگی شخصیتی می تواند از نظر سودمندی، مضر باشد. اما براساس تحقیقات، کمال گرا که قادر به تطبیق خود با موقعیت یا محیط پیرامون نیست ـ همان کمال گرایی ناسازگار ـ اغلب مستعد به تعویق انداختن کار است. دلیل این امر، آن است که کمال گرایان به خاطر ترس از شکست، گاهی چنان نگران نقصان در انجام کارند که بی حرکت می شوند و اصلاً نمی توانند کاری از پیش ببرند. این اهمال کاری منجر به احساس شکست بیشتر می شود و چرخه معیوب و فلج کننده را تداوم می بخشد.
-
حالت تدافعی
از آنجایی که عملکرد کمتر ایده آل برای کمال گرایان بسیار دردناک و ترسناک است، آنها اغلب به انتقاد سازنده پاسخ تدافعی می دهند. از سوی دیگر، افراد بسیار موفق می توانند انتقاد را به عنوان اطلاعات ارزشمندی ببینند که به بهبود عملکرد آینده آنان کمک می کند.
-
عزت نفس پایین
برخلاف افراد بسیار موفق، کمال گرایان اغلب از عزت نفس بالایی برخوردار نیستند. اگرچه تلاش برای کمال گرایی با عزت نفس بالاتر همراه است، اما وقتی افراد کمال گرا خودشان را به طور انتقادی ارزیابی می کنند، در عوض موجب کاهش عزت نفس در آنان می شود. کمال گرایان همچنین می توانند به دلیل ماهیت انتقادی و سرسختی که موجب دور شدن دیگران از آنان می شود، تنها یا منزوی باشند. این امر می تواند حتی به عزت نفس پایین تر منجر شود و در نهایت، تأثیری جدی بر تصویر فرد از خود و رضایت کلی از زندگی داشته باشد و در عین حال بر روابط آنها نیز تأثیر بگذارد.
-
اثرات مضر کمال گرایی چیست؟
حال که میدانید کمال گرایی یعنی چه و چه افرادی مستعد ابتلا به آن هستند، بهتر است با اثرات مضر آن نیز آشنا شوید. داشتن ویژگیهای کمالگرایانه ذاتاً مضر نیست، اما برخی از این ویژگیها میتواند منجر به اثرات منفی بر سلامت روان، عملکرد و کیفیت کلی زندگی فرد شود. بیشتر اثرات مضر کمالگرایی، محصول جانبی تمایلات کمال گرایی منفی و ناسالم است. این اثرات شامل خود سرزنشی، عدم تحمل اشتباهات و ارزیابی منفی از خود است.
افرادی که تمایلات کمالگرایانه دارند اغلب جزو افرادیاند که برخی یا همه موارد زیر را از حالات خود بیان کنند :
- سطوح بالایی از اضطراب (بهویژه اضطراب اجتماعی)
- سطوح بالای افسردگی
- احتمال روزافزون خودکشی
- اختلالات در خوردن و تصویر ذهنی ضعیف از ظاهر
- عزت نفس پایین و خودارزشمندی مشروط
- احساس گناه و شرم
- عدم اطمینان به مهارتها و تواناییها
- اختلال در عملکرد و کاهش دستاورد
- احساس خجالت و عدم امنیت
- عدم داشتن انگیزه و اهمال کاری زیاد
- تابآوری کمتر در برابر چالشها و ناملایمات
- احتمال تسلیم شدن هنگام ارتکاب اشتباه
- خصومت یا عصبانیت نسبت به دیگران
- مشکل در ایجاد روابط صمیمی و قابلاعتماد
- ناتوانی در احساس افتخار از دستاوردها
- حساسیت مفرَط به انتقاد و قضاوت دیگران
- ابتلای زیاد به بیماریها و عفونتها
- ترس شدید از شکست
- عدم انتخاب سبک زندگی مناسب از جمله رژیم غذایی، ورزش، و مراقبت از خود
- میزان زیادی استرس، و دشواری در تنظیم هیجانات
- سطح پایینی از رضایت از زندگی
-
چگونه بر کمال گرایی غلبه کنیم؟
ممکن است احساس کنید ویژگی های ذکر شده تا حد زیادی درباره ی شما صدق می کند ولی علی رغم آگاهی از آن ها، در غلبه بر کمال گرایی دچار مشکل هستید. در ادامه درباره روش هایی که می تواند در کاهش کمال گرایی به شما کمک کند صحبت خواهم کرد. اولین و مهم ترین اقدام آن است که افکار اصلی تقویت کننده ی کمال گرایی را شناسایی و اصلاح کنید. این افکار می توانند سوخت لازم برای عمل کردن بر مبنای کمال طلبی را فراهم کنند و شما را در این جاده ی پر پیچ و خم و بی سر و ته پیش ببرند.
از طریق بررسی لیست زیر، مهم ترین افکار خود را شناسایی کنید.
- همه چیز همواره باید کامل باشد.
- بدون کامل بودن، محال است موفق شوم.
- تنها در صورتی ارزشمند هستم که به موفقیت برسم.
- لیست طولانی از باید ها و اجبارها
- کوچک ترین اشتباه مساوی با شکست است.
- ناکامی و شکست فاجعه آمیز و غیر قابل تحمل است.
- برای اجتناب از ناکامی راهی جز کامل بودن وجود ندارد.
- با افکار کمال گرایانه خود، چالش کنید.
به عنوان یک فرد کمال گرا ممکن است با یک یا چند مورد از باورهای ذکر شده درگیر باشید.
بهتر است افکارتان را یادداشت کنید و در مورد آن ها فکر کنید. به عنوان مثال می توانید با فکر « همه چیز باید همیشه کامل باشد » اینطور چالش کنید که « این فکر از کجا آمده؟ چه کسی گفته اگر کامل نباشم موفق نمی شوم؟ از دوستانم چه کسانی را می شناسم که کامل نیستند اما کارهایشان در حال بهبود و رشد است؟ » چالش پیوسته با افکار می تواند منجر به ایجاد تغییرات شناختی قابل توجهی شود. در صورتی که بتوانید باورها و افکارتان را تغییر دهید، در حقیقت منبع تغذیه ی رفتارهای کمال طلبانه را خاموش کرده اید و خواهید توانست از یک زندگی طبیعی لذت ببرید.
-
برای رهایی از کمال گرایی باید ها را کنار بگذارید.
در نظر گرفتن حجم زیادی از باید ها می تواند به شدت مانع حرکت و رشدتان شود. پیشنهاد می کنیم در طی روز به بررسی جملات و افکارتان بپردازید و به این توجه کنید که در طی یک روز، چه تعداد از باید برای رفتارها و تصمیم های تان در نظر می گیرید؟
باید درس بخوانم، باید اول شوم، باید کار بهتری دست و پا کنم و…
مواجه شدن با باید ها می تواند باعث ایجاد ترس، مقاومت و سکون و بی حرکتی شود. بجای استفاده از باید، از خودتان بپرسید « من چه نیازها، خواسته ها و آرزو هایی دارم؟ » بر خواسته ها و آرزو های تان تمرکز کنید و روش هایی برای محقق کردن آن ها انتخاب کنید.
جمله ی « خواسته و آرزوی من این است که کار مناسبی پیدا کنم » باعث می شود تا بتوانید راحت تر به دنبال شغل مناسب تان بگردید و آن را پیدا کنید.
این جمله بیش از آنکه به ترس ها و نگرانی ها اشاره کند، به آرزو ها و نیازهای تان تمرکز دارد و شما را برای حرکت، با انگیزه می کند.
-
اولویت های تان را مشخص کنید.
حالا که تصمیم دارید به جای باید ها، بر خواسته ها تان از زندگی تمرکز کنید، لازم است بتوانید آن ها را اولویت بندی کنید. ممکن است خواسته های زیادی داشته باشد. پس لازم است آن ها را به ترتیب اولویت قرار دهید و برای محقق کردن آن ها دست به کار شوید. این اولویت بندی می تواند شما را از سردرگمی نجات دهد و در مسیر اقدام و عمل موثر قرار دهد. پس از دست یافتن به هر اولویت می توانید گزینه ی بعد را آغاز کنید.
-
از زیبایی های مسیر لذت ببرید.
در طول دوره ی تلاش برای محقق کردن خواسته های تان تلاش کنید تا از فرایند تلاش های تان لذت ببرید. فکر کردن به هدف و عجله برای محقق کردن آن می تواند شما را زودتر از موعد خسته و بی انرژی کند. بهتر است از زیبایی های مسیر موفقیت نیز لذت ببرید و با رسیدن به اولویت بعدی، خودتان را برای مواجه شدن با چالش های یک جاده ی جدید و منحصر به فرد و لذت بردن از آن آماده کنید. امیدوارم این مطلب در شناسایی و اصلاح کمال گرایی کمک کرده باشد. همانطور که گفتم کمال گرایی شدید ریشه در دوران کودکی و گیر کردن در تله کمال گرایی دارد. در این شرایط دکتر روانشناس می تواند با انجام اقدامات تخصصی تر به شما کمک کند.
شما میتوانید برای کسب اطلاعات بیشتر مقالات پیشنهادی را بخوانید:
-
درمان استرس فکری فقط با 8 راه ساده !
1 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
بسیار عالی