تنها 6 گام تا رسیدن به خودشناسی
-
تنها 6 گام تا رسیدن به خودشناسی
« زندگی بررسی نشده ارزش زیستن ندارد. » سقراط
بیایید از همین ابتدای کار با هم روراست باشیم. بیشتر ما انسان ها نمی دانیم خودشناسی چیست و خودمان را نمیشناسیم. خیلی از ما ممکن است تصور کنیم همه چیز را درمورد خودمان میدانیم اما گاهی وقت ها رفتارهایی از ما سر میزند که علتش را نمیفهمیم. اگر قرار باشد خودتان را برای کسی تعریف کنید چه چیزی به او میگویید؟ خود من اگر خیلی تلاش کنم و انرژی بگذارم؛ شاید بتوانم چند خطی درمورد خودم حرف بزنم.
ممکن است شما هم مثل من باشید. علت یک سری از رفتارهای خود را در موقعیت های خاص متوجه نشوید یا وقتی کسی از شما سوالی درباره شخصیتتان میپرسد؛ جواب سوال را ندانید. در این مقاله از اهمیت خودشناسی با هم صحبت میکنیم و راه های شناخت خود را یاد میگیریم.
-
آشنایی با مفهوم خودشناسی
-
من چه کسی هستم؟
پاسخی که به سوال بالا دادید نشان دهنده میزانی که خودتان را میشناسید. تصوری که شما از خودتان دارید به شیوه ی نگرش شما بستگی دارد. جوری که شما خودتان را تعریف میکنید؛ ایجاد کننده سبک زندگی اختصاصی شماست.
اگر به حد زیادی از ارزش ها، ضعفها، نیازها و خواسته های خودتان در زندگی خبر داشته باشید یعنی خودتان را به خوبی میشناسید.
اما اگر گاهی وقت ها از رفتارهایتان سر در نمی آورید یا کنترلی روی خودتان ندارید؛ باید خودشناسی را در اولویت کارهایتان قرار دهید. شناخت خود، اهمیت بالایی در زندگی هر انسانی دارد.
قدرت شناخت و آگاهی از خود یکی از دلایل برتری انسان نسبت به سایر موجودات هستی است که به وسیله آن انسانها درمییابند که هدفشان از زندگی چیست. خودشناسی احتمالاً سادهترین و در عین حال پیچیدهترین مفهومی است که هر کس دیر یا زود باید با آن روبهرو شود.
خودشناسی شناخت و درک مفاهیم درونی (مانند انگیزهها، نقاط قوت و ضعف خود) است که از طریق تأمل و صداقت فرد با خودش به دست میآید. این یک مفهوم انسان گرایانه است که شامل ارزیابی و درک ماهیت انسان در هر دو جنبه مثبت و منفی آن است .
فرآیند خودشناسی در اولین مرحله رشد انسان، یعنی از تولد تا دو سالگی تکامل مییابد. نوزادی که تازه به دنیا آمده است تمایزی میان خود و دیگر اشیاء قائل نمیشود. اما با پیشرفت مراحل رشد، یعنی از حدود ۴ ماهگی، کمکم تمایز میان خود و دیگر اشیاء در جهان بیرون را درک میکند و در پایان دو سالگی به خودآگاهی میرسد.
خودآگاهی در دو سالگی بدین شکل است که کودک میفهمد از اشیاء دیگر متمایز است، دستها و پاهای خود را کشف میکند و آگاهانه به رویدادها پاسخ میدهد. پس از این متوجه اعمال خود میشود و شروع به فعالیت هدفمند مثل بازی کردن میکند.
اما این بخش از خودشناسی زیر مجموعه عواملی است که برای اکثر کودکان به شکل ناخودآگاه رخ میدهد و خود کودک نقشی در آن ندارد ( افراد سندرم داون و دارای مشکلات ژنتیکی یا رشدی ممکن است با تاخیر این مرحله را طی کنند یا اصلاً طی نکنند ).
بنابراین همه افرادی که توانستهاند مراحل رشد را به شکل طبیعی طی کنند، ابتداییترین سطح از خودشناسی را دارا هستند، ولی نکته قابل توجه بخش اکتسابی شناخت خود است که در افراد مختلف یکسان نیست و دارای سطوح متفاوت است.
-
ابعاد خود شناسی
برای داشتن زندگی آگاهانه و خودشناسی لازم است در سطوح و ابعاد مختلف خود به بینش کافی برسیم .
آگاهی نسبت به شخصیت
با ویژگی های مختلف شخصیت خود آشنایی کامل داشته باشید ؛ مواردی مثل درون گرا یا برون گرا بودن ، شهودی یا تجربه گرا بودن ، میزان شوخ طبعی و جدیت و ….
شناخت نسبت به تیپ شخصیتی و ویژگی های آن باعث بینش صحیح از رفتار ها می شود و انتظارات خودمان از خودمان را اصلاح می کند . می توانیم رفتار های خود در موقعیت های مختلف را پیش بینی و کنترل کنیم . با آگاهی بیشتری وارد روابط گوناگون بشیم و در نهایت آرامش بیشتری در زندگی داشته باشیم .
برای شناخت ویژگیهای شخصیتی علاوه بر توجه به علاقمندیها و کنش و واکنشها در برخورد با دیگران، آزمونهای روانشناسی مانند MBTI، کتل و.. کمک بزرگی به افراد میکنند .
آگاهی نسبت به استعداد
کسی که در مورد استعداد های خود بینش و آگاهی کافی دارد ، در این مسیر گام برمی دارد و برنامه ریزی می کند . و در راه درست پرورش استعداد ها بودن باعث متمرکز شدن تلاش ها و جلوگیری از هدر رفت زمان و انرژی می شود .
تست های استعداد سنجی ، بررسی دوران کودکی و مراجعه به مشاور از راه های سنجش استعداد هستند .
آگاهی نسبت به توانایی ها
توانایی های ما ، مجموعه کارهایی هستند که به طور ذاتی توان انجام آن ها را داریم . توان بالای بدنی ، ذهن خلاق ، توانایی سخنوری و … مثالی از انواع توانایی ها هستند .
آگاهی نسبت به مهارت ها
لازم است نسبت به مهارت هایی که در ادوار مختلف زندگی کسب کرده ایم و آموزش دیده ایم ، آگاهی و بینش داشته باشیم . آگاهی نسبت به مهارت های فردی یکی دیگر جنبه های شناخت خود و در نهایت تمرکز تلاش ها در مسیر درست و رسیدن به موفقیت است .
-
اهمیت و فواید خودشناسی در زندگی
« من عرف نفسه عرف ربه؛ هرکس خود را بشناسد پروردگارش را خواهد شناخت . » امام علی (ع)
شناخت خود آغاز مسیر آرامش ،خوشبختی و موفقیت است .
شناخت خود کار راحتی نیست. سختی های خاصی دارد و برای رسیدن به آن باید زمان گذاشت؛ اما تمام افراد موفق و خوشبخت دنیا به اهمیت آن اشاره کردهاند. اهمیت شناختن خودمان در چیست؟ چرا باید خودمان را بشناسیم؟ موارد زیر مهمترین دلایل شناختن خودتان است اما اهمیت آن به این موارد محدود نمیشود.
- شما ایجاد کننده اتفاق های زندگیتان می شوید نه این که آن ها زندگی شما را بسازند.
- متوجه می شوید شما هستید که به طور آگاهانه و ناخودآگاه زندگیتان را میسازید.
- باعث می شود درک بیشتری نسبت به دنیای درونی و بیرونی خود پیدا کنید.
- در تصمیم گیری و نحوه تفکر به انسان تواناتری تبدیل میشوید.
- باعث پیدا کردن هدف زندگی و حرکت به سوی آن میشود
- باعث میشود به انسان تاثیرگذارتری تبدیل شوید.
- قدرت تغییر دنیای اطراف خود را پیدا میکنید.
- تصویر ذهنی شما از دنیا تغییر پیدا میکند.
- کنترل شما را روی زندگیتان افزایش میدهد.
- کیفیت زندگی خودتان را بهبود میدهید.
- کمک میکند زندگی خود را بهتر بفهمید.
- کارکرد ذهن خود را افزایش میدهید.
-
هدف از خودشناسی
اگر از من بپرسید هدف خودشناسی چیست؛ در یک جمله آن را خلاصه میکنم: هدف از شناخت خود داشتن زندگی بهتر است. همه ما انسانها دلمان میخواهد زندگی بهتر و موفق تری داشته باشیم. برای شروع هر کاری و برای رسیدن به هر هدفی باشد توانایی ها و ضعف های خود در زندگی را بشناسیم.
با شناخت خود است که میتوانیم راه زندگی خودمان را ترسیم کنیم و خوشبخت باشیم. برای همین است که بزرگترین انسان های دنیا در زمینه های مختلف از گذشته تا به امروز، ما را به شناخت خود دعوت کرده اند.
-
مراحل خودشناسی
همانطور که گفتم شناخت خود مسئله مهم و همیشگی انسانها بوده است. طبق نظرات اندیشمندان علم روانشناسی و فلسفه، خودشناسی به طور کلی چهار مرحله دارد.
-
مرحله اول: خودشناسی
در این مرحله شما با نیازها، خواستهها، ضعفها، تواناییها و احساسات خود آشنا میشوید. برای مثال دلیلی ناراحتی خود را میفهمید. اگر کسی از شما بپرسد چرا ناراحتید؟ میتوانید دلیل آن را پیدا کنید. چراکه به خوبی خودتان را میشناسید و میدانید به خاطر چه ضعف یا احساسی چنین چیزی را تجربه میکنید.
-
مرحله دوم: خودآگاهی
خیلی از افراد فکر میکنند خودآگاهی همان خودشناسی است. اما این دو مفهوم تفاوت عمدهای با هم دارند. خودآگاهی یعنی درک احساسی که در همین الان دارید نه پیدا کردن علت آن احساس. در مثال قبلی احساس ناراحتی شما آنقدر واضح و مشخص بود که دیگران هم میتوانستند متوجه آن شوند.
یا حداقل خودتان به طور واضح حسی که داشتید را میفهمیدید. حالا شرایطی را تصور کنید که چیزی در حال اتفاق در ذهن و ناخودآگاه شماست و این اتفاق باعث رفتاری در شما میشود.
مثلا خشم درونی شما از کسی که خودتان به آن آگاه نیستید اما باعث بدرفتاری با او میشود. در این حالت شما خودآگاه نیستید. اما اگر بتوانید اتفاقات ذهن خود را بدون داشتن نشانه های واضح و علت های مشخص درک کنید و بفهمید چه احساسی دارید؛ یعنی به خودآگاهی رسیدید.
-
مرحله سوم: کنترل
مرحله سوم با تمرین های بسیار به دست میآید. در این مرحله شما پس از خودشناسی و خودآگاهی قابلیت کنترل ذهن خود را به دست می آوربد. شما میتوانید با این ویژگی مانع رشد احساسات بد و مخرب در ذهنتان شوید و ذهن و بدن خود را به سمتی ببرید که خودتان میخواهید.
-
مرحله چهارم: قدرت
در این مرحله شما قدرت تاثیرگذاری زیادی روی خود و دیگران دارید. با این قدرت علاوه بر این که میتوانید رفتار و ذهن خود را کنترل کنید؛ میتوانید آن را تغییر هم بدهید. رسیدن به این مرحله تمرین و تداوم بسیاری میخواهد.
با یادگیری شناخت خود میتوانید زندگی بهتری را تجربه کنید. هیچوقت برای خودشناسی دیر نیست پس در هر سنی که هستید از همین امروز شروع کنید و سعی کنید با خودتان آشنا شوید. خودتان را دوست داشته باشید و بدانید همه انسان ها ضعفهایی دارند. با شناخت خود به نسخه بهتری از خودتان تبدیل میشوید.
-
چگونه به خودشناسی برسیم؟
درست است که خودشناسی راه دراز و پر پیچ و خمی است اما همین که شما در حال خواندن این مقاله هستید یعنی در مسیر رسیدن به آن قرار گرفته اید. برای این که بتوانید خودتان را بشناسید، باید چند قدم اساسی بردارید.
-
قدم اول: از بیرون به خودتان نگاه کنید
گاهی وقت ها تصور کنید خودتان نیستید! به عنوان یک نفر دیگر به خودتان و رفتارهایتان نگاه کنید. سعی کنید دلیل رفتارهای مختلف خود را تشخیص دهید. جوری رفتار کنید که انگار یک انسان دیگر هستید که قرار است خودتان را در مسیر زندگی بررسی کنید. موقعی که اشتباهی میکنید، به عقب برگردید و ببینید در هر مرحله چه انتخاب هایی کردید و چرا این کار را کرده اید.
-
قدم دوم: ببینید چه هدف و رویایی در زندگی دارید
همانطور که گفتم مهمترین هدف خودشناسی داشتن زندگی بهتر است. برای این که به انسان خوشبختتری تبدیل شویم باید به انتخاب هدف فکر کنیم و برای رسیدن به آن تلاش کنیم.
این اهداف میتوانند کوتاه مدت یا میان مدت و بلند مدت باشند. هدف ها مسیر اصلی زندگی ما را مشخص میکنند. رسیدین به هدف به ما در زندگی انگیزه میدهد و ما را به انجام کارهای مختلف تشویق میکند.
-
قدم سوم: ارزیابی شخصی داشته باشید
اگر میخواهید خودتان را بشناسید باید کارهایتان را ارزیابی کنید. بعد از تمام شدن کارهای مختلف سعی کنید عملکرد و انتخاب هایتان را بررسی کنید. این کار تاثیر زیادی در شناخت خود دارد و باعث میشود به شکل عمیقی خودتان را بشناسید.
موقع سال نو یا روز تولدتان به سالی که گذراندید توجه کنید و ببینید در کجا ضعف داشتید؟ در چه مرحله ای میتوانستید بهتر عمل کنید؟ و یا این که اصلا در مسیر رسیدن به هدف های خود هستید؟ من در چه چیزی استعداد دارم؟ چیزهایی که از خودتان فهمیدید را یادداشت کنید و سعی کنید از خودتان و شرایطی که در آن قرار دارید یک ارزیابی کلی کنید.
-
قدم چهارم: مسیر خود را ترسیم کنید
به خودتان و آرزوهایتان فکر کنید. ببینید از زندگی چه میخواهید. خودشناسی قرار است به شما در انتخاب هدف زندگی و رسیدن به هدف به شما کمک کند. سعی کنید بعد از این که هدف زندگی خود را انتخاب کردید، تمام جوانب رسیدن به آن را ارزیابی کنید.
ببینید برای این که به هدفتان برسید باید چه توانایی ها و شرایطی داشته باشید. آیا این توانایی ها و شرایط را در خود میبینید؟ باید برای داشتن این توانایی ها چیزی را یاد بگیرید؟ ترسیم مسیر زندگی به شما کمک میکند خواسته ها، توانایی ها و ضعف های خود را بهتر بشناسید.
برای کسب اطلاعات بیشتر مقالات پیشنهادی را بخوانید:
دیدگاهتان را بنویسید